top of page

Add a Title

بررسی اجمالی - بیماری ساختگی یا القا شده

بیماری ساختگی یا القا شده (FII) شکل نادری از کودک‌آزاری است. زمانی اتفاق می‌افتد که والدین یا سرپرست علائم بیماری را در کودک بزرگ‌نمایی کرده یا عمداً علائم بیماری را ایجاد می‌کند.

والدین یا سرپرست سعی می‌کنند پزشکان را متقاعد کنند که کودک بیمار است یا وضعیت او بدتر از چیزی است که هست.

والدین یا سرپرست لزوماً قصد فریب پزشکان را ندارند، اما رفتار آنها احتمالاً به کودک آسیب می‌رساند. برای مثال ممکن است کودک تحت درمان یا آزمایش‌های غیرضروری قرار گیرد، به این باور برسد که بیمار است، یا آموزش او مختل شود.

بیماری ساختگی یا القا شده قبلاً به عنوان «سندرم مونشهاوزن نیابتی» شناخته می‌شد (نباید با سندرم مونشهاوزن اشتباه گرفته شود، که در آن فرد تظاهر می‌کند که بیمار است یا باعث بیماری یا آسیب به خود می‌شود).

علائم بیماری ساختگی یا القا شده

بیماری ساختگی یا القا شده طیف وسیعی از علائم و رفتارهای مربوط به والدین یا سرپرستان را در بر می‌گیرد که به دنبال مراقبت‌های بهداشتی برای کودک هستند. این از اغراق یا اختراع علائم تا بیمار کردن عمدی کودک متغیر است.

رفتارهای بیماری ساختگی یا القا شده می‌تواند شامل والدین یا سرپرستی باشد که:

  • متخصصان مراقبت‌های بهداشتی را متقاعد می‌کند که بچه‌شان بیمار است در حالی که سالم است

  • درباره علائم بچه خود بزرگ‌نمایی کرده یا درباره آن دروغ می‌گوید

  • نتایج آزمایش‌ها را دستکاری می‌کند تا نشان دهد کودک بیمار است، به عنوان مثال، با اضافه کردن قند به نمونه‌های ادرار برای نشان دادن دیابت

  • عمداً علائم بیماری را ایجاد می‌کند، به عنوان مثال، با مسموم کردن کودک با دارو یا مواد غیرضروری

مواردی که والدین یا سرپرست به اشتباه علائم را گزارش می‌کنند بسیار شایع‌تر از مواردی هستند که باعث ایجاد بیماری در کودک می‌شوند.

درباره علائم بیماری ساختگی یا القا شده بیشتر بدانید.

چرا بیماری ساختگی یا القا شده اتفاق می‌افتد؟

دلایل وقوع بیماری ساختگی یا القا شده به طور کامل درک نشده است.

والدین یا سرپرست نیاز دارند که بچه‌شان به‌عنوان بیمار یا بدتر از آنچه که هست، درمان شود. رفتار آنها به‌منظور متقاعد کردن پزشکان است که کودک بیمار است.

این ممکن است به این دلیل باشد که والدین یا سرپرست چیزی مانند توجه، حمایت یا نزدیکی به کودک به دست می‌آورند. یا ممکن است به این دلیل باشد که آنها در مورد سلامت فرزندشان اضطراب دارند یا باورهای نادرستی دارند و نیاز دارند که این باورها تایید شود و بر اساس آنها عمل شود.

والدین یا سرپرست همیشه از دلایل رفتار خود کاملاً آگاه نیستند.

تعداد زیادی از والدین یا سرپرستان درگیر در بیماری ساختگی یا القا شده دارای اختلالات شخصیت مرزی هستند که با بی‌ثباتی عاطفی، تکانش‌گری و اختلال در تفکر مشخص می‌شود.

برخی از والدین یا سرپرستان درگیر با بیماری ساختگی یا القا شده دارای اختلالات موسوم به «سوماتوفرم» هستند که در آن‌ها علائم جسمانی متعدد و مکرر را تجربه می‌کنند. تعدادی از این والدین یا سرپرستان همچنین سندرم مونشهاوزن دارند.

برخی از والدین یا سرپرستان دچار مشکلات روانی و رفتاری حل‌نشده‌، مانند سابقه آسیب رساندن به خود، یا سوء مصرف الکل یا مواد مخدر هستند. برخی از آنها یک کودک دیگر را از دست داده‌اند.

همچنین چندین مورد گزارش شده است که در آن بیماری به دلایل مالی ساخته یا القا شده است. به عنوان مثال، برای مطالبه مزایای ناتوانایی از سازمان‌های خدمات اجتماعی.

درباره علل احتمالی بیماری ساختگی یا القا شده بیشتر بخوانید.

اگر مشکوک هستید که کودکی در معرض خطر است چه باید کرد

بیماری ساختگی یا القا شده یک مسئله حفاظت از کودکان است.

پزشکان که مشکوک به وقوع بیماری ساختگی یا القا شده هستند باید با خدمات اجتماعی و پلیس همکاری کرده و باید از رویه‌های محلی حفاظت از کودکان پیروی کنند.

اگر شغل شما شامل کار با کودکان است، به‌عنوان مثال اگر کارگر مهدکودک یا معلم هستید، به فردی که در سازمان شما مسئول مسائل حفاظت از کودکان است اطلاع دهید. اگر نمی‌دانید این فرد کیست، سرپرست یا مدیر مستقیم شما باید بتواند به شما بگوید.

اگر مشکوک هستید که فردی که می‌شناسید ممکن است در حال ساختن یا القا کردن بیماری در کودک خود باشد، به‌طور مستقیم با او روبرو نشوید. به‌احتمال زیاد فرد خطای خود را نمی‌پذیرد و ممکن است به او فرصت دهد تا از هرگونه شواهد سوءاستفاده خلاص شود.

می‌توانید با بخش خدمات اجتماعی محلی خود تماس بگیرید.

بدانید اگر مشکوک به بیماری ساختگی یا القا شده هستید، چه باید بکنید.

مدیریت یک مورد چگونه است

کودک

اولویت اول محافظت از کودک، بررسی وضعیت واقعی سلامت او و بازگرداندن سلامتی او است. پزشکان یک برنامه بازتوانی سلامت و آموزش برای کودک ایجاد خواهند کرد.

تیم خدمات اجتماعی کودکان در اداره محلی نیز ممکن است در این موضوع دخیل باشند. ممکن است کودک از مراقبت فرد مسئول دور شود. اگر کودک در بیمارستان باشد، ممکن است والدین یا سرپرست از بخش بیمارستانی خارج شوند.

کودک ممکن است برای بازگشت به یک سبک زندگی عادی، از جمله بازگشت به مدرسه، نیاز به کمک داشته باشد. کودکان خردسال و نوزادانی که نمی‌فهمند چه اتفاقی در حال رخ دادن است، اغلب پس از متوقف شدن سوءاستفاده بهبودی خوبی پیدا می‌کنند.

کودکان بزرگ‌تر، به‌ویژه آنهایی که سال‌ها مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند، ممکن است مشکلات بیشتری داشته باشند. به‌عنوان مثال، بسیاری از کودکان آسیب‌دیده باور دارند که واقعاً بیمار هستند. آنها نیاز به کمک و حمایت دارند تا درک واقع‌بینانه‌تری از سلامتی خود پیدا کنند.

احساس وفاداری به والدین یا سرپرست و حس گناه به دلیل دور شدن آن فرد از خانواده در میان کودکان بزرگ‌تر رایج است.

پدر و مادر یا سرپرست

هنگامی که کودک ایمن شد، ممکن است بتوان مشکلات روانی زمینه‌ای والدین یا سرپرست او را درمان کرد. این ممکن است شامل ترکیبی از این موارد باشد:

  • روان درمانی فشرده

  • خانواده درمانی

هدف روان‌درمانی کشف و حل مشکلاتی است که باعث شده فرد بیماری را در کودک جعل یا القا کند.

خانواده‌درمانی به منظور حل تنش‌های موجود در خانواده، بهبود مهارت‌های والدین و تلاش برای بازسازی رابطه بین والدین یا سرپرست و کودک است.

در موارد شدیدتر، و در برخی از کشور‌ها ممکن است والدین یا سرپرست تحت قانون سلامت روان آنجا٬ به اجبار در بخش روان‌پزشکی بستری شوند تا رابطه آنها با کودک به دقت مورد نظارت قرار گیرد.

درمان والدین یا سرپرستان درگیر در بیماری ساختگی یا القا شده دشوار است زیرا اکثر آنها فریبکاری‌های خود را نمی‌پذیرند و از شناسایی رفتار آزاردهنده خود امتناع می‌کنند. در برخی موارد، کودک به‌طور دائم از سرپرستی آنها جدا می‌شود.

بهترین نتایج در مواردی حاصل می‌شود که والدین یا سرپرست:

  • آسیب‌هایی که به وجود آورده‌اند را درک و پذیرفته باشند

  • قادر به بیان با انگیزه‌ها و نیازهای اساسی که آنها را به ساختن یا القای بیماری سوق داده است٬ هستند

  • بتوانند با متخصصان سلامت و سایر افراد حرفه‌ای همکاری کنند

بیشتر در بیماری ساختگی یا القا شده


bottom of page